جامعه شناسی و کامپیوتر

آموزش های کامپیوتر و بحثهای جامعه شناسی

جامعه شناسی و کامپیوتر

آموزش های کامپیوتر و بحثهای جامعه شناسی

مقایسه دو کشور ایران و ژاپن

مقدمه:

 

هدف از نگارش این مقاله مقایسه ی دو کشور آسیایی یعنی ایران و ژاپن می باشد. دو کشوری که در قرن گذشته مشتاق آگاهی از راز و رمز موفقیت غرب بوده اند. دو کشوری که اکنون یکی از آنها چنان توسعه یافته است که امروزه پژوهشگران زیادی به دنبال  کشف رموز موفقیت سریع آنها در توسعه ی اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی هستند.

بیشترین تأکید ما در این بررسی ریشه های پیشر فت ژاپن در مقایسه با ایران است ،این که چگونه کشور ژاپن درکمترین زمان توانست پله های ترقی را طی کند و در عصر حاضر تبدیل به یک کشور صنعتی شود و اینکه چرا ایران که روزی مهد تمدن بوده ،اکنون تبدیل یک کشور در حال توسعه شده که دارای چالش های زیادی در زمینه‌های مختلف فرهنگی ،اجتماعی ،اقتصادی و صنعت شده است.

 

پس در این مقاله ما به دنبال علل هستیم. چه عللی باعث شده تا امروز ایران این باشد و ژاپن آن ،تا امروز ژاپن هفت شهر عشق را بگذرد و ایران در خم پس کوچه ها بماند.

 

 

 

 

 

 

 

 

«امید که توان به پایان رساندن آن را داشته باشیم.»   

 

 

آن کس است اهل بشارت که اشارت داند

                                                  نکته ها هست بسی ،محرم اسرار کجاست

(حافظ)

 

دراین تحقیق سعی شده که تا بادیدی انتقادی و مقایسه ای به روند حرکت ایران و ژاپن پرداخته شود، چرا که به عقیده ی اکثر جامعه شناسان برای رسیدن به توسعه باید با مقایسه و انتقاد سازنده قدم به قدم جلو برویم.

امروزه ما گفته های زیادی را در مورد علل و عوامل عقب افتادگی و توسعه نیافتگی ایران می شنویم که هر کدام از این گفته ها با تیر آفتاب نگاه خود یک علت را نشانه گرفته‌اند. قبل از اینکه به اصل مطلب پرداخته شود بهتر است بدانیم عقب ماندگی و توسعه نیافتگی به چه معناست؟

 

عقب ماندگی به طور خلاصه وضع یک جامعه نسبت به جوامع دیگر در زمینه های مختلف فرهنگی ،اجتماعی اقتصادی و بهداشت و ... می باشد و توسعه به معنای رشد جوامع از لحاظ سرمایه و علم و صنعت و همچنین دموکراسی سیاسی ،فردیت و جدایی دین از سیاست و مذهبیت و پیشرفت تکنولوژی می باشد.

 

 

 

 

 

 

 

ایران:

 

اگر به گذشته های خیلی دور در ایران نگاهی گذار داشته باشیم به ملتی بر می خوریم که اکثراً در روستا ها سکونت  دارند و تعداد کمی از آنها در شهر زندگی می کنند. مردم در روستاها کالاهای کشاورزی خود را تولید و مصرف می کردند و مردم در شهر نیز نیازهای غذایی خود را از نواحی کشاورزی اطراف شهر تأمین می نمودند.

 

که این تولید اقتصادی به خاطر نبود ارتباطات بوده است. حتی زمانی که حمل و نقل در ایران وضعیت بهتری پیدا کرد باز به خاطر مزاحمت مأموران دولتی و راهزنان ارتباطات اجتماعی رونقی چندان  پیدا نکرد. پس می توان گفت که ایران در یک مدت زمان معینی در انزوا قرار داشته است و طی سالهای بعد با آمدن  سلسله های مختلف وضعیت ایران تا حدودی بهبود پیدا می کند بخصوص در زمان  سلسله ی قاجار که مدت زمان زیادی را بر مردم ایران حکومت کرده اند و تقریباً می توان گفت که در این دوره ایران متوجه غرب و شگفتی های آن می شود.

آری ایران غرب را لمس کرد و غرب نیز تأثیر خود را بر اقتصاد و بازار ،عقاید روشنفکران و نظام ارتش ایران گذاشت. بخصوص بعد از شکست ایران از روسها و تحمیل دو معاهده ی ننگین گلستان (1192) و ترکمن چای (1207) و به فتحعلی شاه قاجار و همچنین عقد نامه ی پاریس (1236).

 افرادی نظیر عبارس میرزا،میرزا محمد تقی خان فراهانی معروف به امیر کبیر  بر آن شدند تا اصطلاحاتی را در ایران انجام دهند.

اصطلاحاتی نظیر مجهز کردن ارتش به توپخانه ی سیار و اعزام دانشجویان ایرانی با اروپا ،تأسیس مدرسه دارالفنون .... که متأسفانه به خاطر توطئه های سیاسی این اصطلاحات با شکست مواجه شدند اکثر کسانی که در ایران به فکر  اصطلاحات افتادند (نخبگان ) د رچند گروه تقسیم بندی می شوند.

یک گروه که می توان آنها را تشکیل دهنده ی هسته مشروطه خواهی تلقی کرد به شدت تحت تأثیر دمکراسی سیاسی غرب بودند و خواهان اقتباس روشهای سرمایه و برقراری ارتباط با کشورهای خارجی بودند- این گروه نگرشی عقلی و فرد گرایانه داشتند.

 

تأثیر  دیدگاه این گروه سه نتیجه در برداشت :

 

«1- ترقی و تربیت ملت از طریق ایجاد مدارس جدید و رایگان و نشر علوم  عقلی و تجربی

1-       ترقی و گسترش روزنامه نگاری به طوری که می توان پیدایش افکار عمومی در ایران را به تلاش این گروه نسبت داد.

2-       اصلاح وضع حکومت و تأسیس دولت منتظم بر پایه ی قوانین بین المللی پیشرفته و جدایی حوزه ی دین از سیاست1» 

عقاید این گروه گذشته از معایبی که دارند باعث شدتا در ایران اصطلاحاتی مانند «وطن» «ملت» و «آزادی» مفاهیم و معانی جدیدی به خود بگیرند.

 

گروه دوم که به آنها  التقاطی می گویند. بر خلاف گروه قبلی که خواهان جدایی دین از سیاست هستند ، معتقد بودند که باید بین دموکراسی سیاسی غرب و اصول شریعت اسلامی ارتباط برقرار کنیم. هر چند که به نظر می رسد که این گروه در برخورد با مظاهر تمدن دچار تردید و دودلی می باشد.

به هر حال این گروه مدعی بود که آنچه که از طرف گروه تجدد طلب به عنوان حقوق سیاسی تبلیغ می شود را می توان  در اصول شریعت اسلامی جستجو کرد:

« در شریعت نیز خواه طریقه تسنن و خواه تشیع ، تمایز قوای سه گانه وجود دارد بدین معنی که پیامبر را ( مقنن) می دانیم ، خلفا و بعضی اصحاب را مجری ( قانون و قاضی) به علاوه  در امر محاکم و  قضاوت و دستور « دوسیه نویسی» از امیرالمؤمنین بوده است. پس دیگر نگویید همه چیز ره آور جماعت  غرب است1 ».

گروه سوم ، گروه آرمانگرای اسلامی که رهبر آنها سید جمال الدین اسد آبادی است خواهان اتحاد یک پارچه ی مسلمین جهان بودند.« این گروه مخالفتی با اخذ بنیانهای غرب نداشتند  و رهبر آنها یعنی اسد آبادی  معتقد بود که یکی از دلایل رشد و پیشرفت کشورهای اروپایی رشد علوم تجربی  در این ممالک است2».

این گروه معتقد بودند که برای مبارزه با استعمار باید دوران درخشان اسلام و فرهنگ آن را احیاء کنیم.

 

گروه چهارم‌، این گروه که سنت گرایان را تشکیل می دهند،مخالف هر نوع تغییر می‌باشند زیرا به اعتقاد این گروه این تغییرات باعث اختلال در معتقدات مذهبی مردم می شود. این گروه بسیار با نفوذ و نیرومند بودند و نقش بسیار مهمی در تصمیمات ضد اصلاحگرایانه داشتند.

«ملاعلی کنی» یکی از نمایندگان این گروه در مخالف با اصطلاحات سپهسالار در نامه‌ای  به شاه می نویسد:

« کلمه قبیحه آزادی به ظاهر  خیلی خوش نماست و خوب و در باطن سراپا نقص است و عیب به این نهضت دولت را وداع تام  و تمام باید نمود. هر کس هر آنچه بخواهید بگوید و از طریق تقلب و فساد،اخذ اموال نماید و آزادی است و شخص اول مملکت همه را آزاد نموده است و در معنی به حال و حوش برگردانیده و احکام و داروغه نشین عاجز نموده است 3»

 

 

 

تاریخچه آموزش ایران :

 

مهمترین موضوع در مطالعه هر کشوری سیستم آموزشی می باشد که یکی از جنبه های زیر بنائی در توسعه هر کشوری می باشد. در ایران سیستم آموزشی به دو بخش تقسیم می‌شود.

1- آموزش سنتی                                 2- آموزش مدر ن

 

1-       آموزش سنتی:

 

این سیستم  آموزش که به قبل از انقلاب مشروطه بر می گردد وابسته به مراکز  دینی بودند. این مراکز دو نوع بودند:

 

الف) مدارس دینی که ابتدا در جنب مساجد شروع به فعالیت کردند و بیشتر ویژه طلاب بودند که به آموختن دروسی همچون  فقه،منطق،حکمت و صرف و نحو عربی می‌پرداختند.طلبه هایی که در این مدارس بودند به این خاطر که کلاسها دوره ی معین نداشتند و نیز در آمدی هر چند کم به آنها تعلق می گرفت ،عجله ای به اتمام تحصیل نداشتند.

 

ب) مکتب خانه ها:

 

دومین جایی که در ایران به تحصیل علم می پرداختند مکتب خانه ها بودند که این محل‌ها توسط طلابی که در مدارس در  خوانده بودند اداره می شدند. روخوانی قرآن ،خواندن و نوشتن و بعضی کتب کلاسیک فارس همچون گلستان سعدی ،حافظ ،و ... مواردی بودند که بیشتر آموزش داده می شوند. ضمن اینکه محتوای بعضی از کتابها به حدی سنگین بودند که حتی خود معلمان نیز ( به خاطر سواد کم) قادر به درک آنها نبودند.

مکتب خانه ها به دو صورت رایگان و خصوصی وجود داشتند که مکتب خانه های رایگان از درآمد مساجد تأمین می شدند و برای فرزندان یتیم و فقیر بودند.و مکتب خانه‌های خصوصی برای فرزندان اعیان و اشراف بودند. آنچه که شایان به ذکر است عدم دخالت حکومت در اداره  و تأمین مخارج این مرکز بود.

جنبه های دینی در آموزش ایران تا اوایل دوره ی قاجار وجود داشت

 

2-       آموزش مدرن:

 

آنچه باعث مدرن شدن آموزش در ایران شد ارتباط با جهان غرب و انعکاس انقلابات اروپا و همچنین اتفاقاتی که در کشورهای همسایه ایران (نهضت اصلاحی ترکیه و اعلام مشروطیت در 1876 و نیز انقلاب اعرابی پاشا در مصر در سال 1881) 1 روی داده بود.

اولیـن مـکان آمـوزش مـدرن دارالـفنـون بود که توسـط امیر کبیر در سال 1268 .ق (1851 .م‌) که اولین بار 30 نفر شاگرد داشت که بعدها تعداد آنها به 387 نفر رسید. در این مدرسه علومی مانند پیاده نظام ،سواره نظام،توپخانه ،مهندس ،طب،جراحی ،داروسازی و ... برای پرورش و تربیت متخصصین داخلی ارائه می شد.

از تسهیلات قابل ذکر در آن کتابخانه و چاپخانه بود.

دارالفنون را از سه جهت می توان نقطه ی شروع روند حرکت نوسازی در ایران دانست:

 

1-       باعث تحول عقلایی در ایران شد.

2-       ترجمه و چاپ کتابهای تازه توسط معلمان

3-       بوجود آمدن طبقه روشنفکران

 

دومین مدرسه ی علمی در ایران مشریه بود که توسط سپهسالار در سال 1390 ق تأسیس شد که بعد از سپهسالار فعالیت آن دوامی نیافت.

رشدیه که خود یکی از نمایندگان جناح اصلاح طلب بود که به دعوت ناصر الدین شاه برای احداث مدارس به ایران آمد که این دوره شروع منظم و پی گیری فعالیت‌های آموزش مدرن درایران است. که متأسفانه طلاب و علماءبه فعالیت های وی مخالفت کردند و این مخالفت ها ادامه داشت تا زمان صدراعظمی امین السلطان که فعالیت این مدارس را مخلل کرد.

 

آموزش در ایران در سال 1324 با تصویب قانون جنبه ی رسمی یافت که این قانون بر دو ماده تأکید داشت :

 

 « 1) همگانی و اجباری بودن تعلیمات ابتدائی

2) توجه به تربیت اخلاقی و علمی و جسمی نوآموزان» 1

 

«سیاست در ایران»

 

در ایران به خاطر وجود حکومت سلطنتی همیشه ثروت در دست یک نفر تحت عنوان شاه بوده است .

« شاه به عنوان یک قدرت مافوق ،صاحب کلیه وجوه زندگی اجتماعی و اقتصادی رعایایش شمرده می شد. استبداد ایرانی عبارت بود از انحصار و اعمال قدرت خودکامه در همه سطوح زندگی عمومی که مشروعیتش فقط از یک فرد ناشی می شد. این نظامی نبود که سنت و آداب و قانون در آن ارج داشته باشد،آنچه بود بی قانونی بود و مردم در برابر مطلق برابر بودند 2» .

 

اگر قدرت را در ایران به مانند یک هرم در نظر  بگیریم در رأس این هرم شخص اول مملکت یعنی شاه قر ار می گیرد و در سلسله مراتب بعد نیز قدرت های فرعی .

این قدرت های فرعی می توانستند چنان عمل کنند که جهت تصمیم گیری شاه را به نفع خود تغییر دهنـد. و ایـن از بـی ثبـاتی ساختار  نـاشی مـی شد. یعنی هر زمانی که یک شخص (حتی دون پایین ترین فرد)  احساس نا امنی می کرد از طریق راههای مختلف تصمیم شاه را تغییر می داد.

ضمن اینکه افرادی که در این ساختار قرار داشتند به علت اینکه هر زمان امکان برکناری آنها وجود داشت در مدت زمان خدمت خود به فکر «بستن بار» 1  بودند و در کل احساس مسئولیتی وجود نداشت.

از ساختار حکومتی که بیرون بیاییم  به پلی بر می خوریم که  رابط میان حکومت و مردم است. این پل را می توان مذهب نامید،در ایران از زمان صفویه با اعلام مذهب شیعه ،اینکه سلطان سایه خدا بر روی زمین است ،مردم را به اطاعت از خود وا می‌داشتند.

 

و از آنجا که مردم ایران ، مردمی  مذهب دوست هستند، هر چیزی را که مذهب در آن تأثیر داشت می‌پذیرفتند و در واقع حکومت با مذهب ،مشروعیت سیاسی پیدا می‌کرد. اما در زمان قاجار این مشروعیت کاهش یافت ،چرا که حکومت حمایت علما را از دست داد و علما نیز که بنابر اعتقاد مذهبی خود دخالت در سیاست را حق خود می‌دانستند بتدریج مخالفت خود را علام کردند و مردم نیز که مأمن خود را در مذهب می دیدند به علما پیوستند واما تحول سیاسی در ایران باید در زمان سپهسالار دانست که وی از نمایندگان جناح تجدد طلب به شمار می رفت که اقدامات زیادی را در این مورد انجام داد .

 

در سال 1275 هـ .ق . اول طرح قانونی اساسی ایران در زمان ناصر الدین شاه و به دستور وی عرضه شد.همچنین ناصر الدین شاه به تقلید از غرب چند وزارتخانه  تأسیس کرد. بر‌پایی مجلس مصلحتخانه یعنی «پارلمان » از دیگر اقدامات وی بود. که در این مجلس هر شخص در راستای اصلاح امور مملکتی می توانست ابراز عقیده کند؛و در نهایت نظری را که مورد اتفاق اکثریت بود پذیرفته می شد. مجمع فراموشخانه نیز در این دوره ایجاد شد:

« فراموشخانه نخستین جمعیت سیاسی است .اهمیتش به چند چیز است:

1- به فعالیت دسته جمعی                                       2- مرام سیاسی مترقی          

3- تأثیرش در بیداری افکار ...

 

مرام فراموشخانه تألیفی است از اصالت عقل ،مشرب انسانیت ،فلسفه علمی و تحققی و اصول اعلامیه حقوق بشر،حقوق اجتماعی مهمترین عنصر مرام فراموشخانه است» 1

 به هر حال در ایران اقداماتی در جهت توسعه سیاسی انجام گرفت که پایه گذاری آنها سپهسالار بود که به طور خلاصه شامل موارد زیر می باشند.

 

1-       تنظیم نظامنامه ی دستگاه قضایی که مهمترین ماده ی آن رسیدگی به دعوای اتباع خارجی را به عهده ی وزارت امور خارجه قرار می دهد.

2-       تنظیم قانون تنظیمات : با تصویب این قانون مجلس تنظیمات تاسیس شده 2 هدف داشت .

1-       مشخص کردن اختیارات حاکمان زیر نظر نظام دولتی

2-       رابطه ی حاکمان با مردم و چگونگی اداره ی ولایت ها

 

از وظایف مهم این مجلس: تقسیم مالیات سرشماری جمعیت،سربازگیری از ایلات این قانون 47 ماده داشت.

 

3-       تأسیس عدالتخانه :

یکی از کارهایی که تأسیس عدالتخانه در آن سهم مهمی داشت اینکه جرمهایی که در نقاط مختلف کشور مجازاتهای مختلفی داشت و هر حاکمی به سیلقه ی خود مجازاتی را برای آن تعیین می کرد به طور یکنواخت در تمام کشور به اجرا در آمد.

 

4-       قانون  اساسی:

 

طرح اول شامل ده اصل بود .اما شاه با چند اصل آن مخالفت کرد که شامل مشخص کردن حقوق عموم مردم ، محدودیت وظایف دستگاه شرع.

لایحه دوم قانون اساسی با واقع بینی بیشتری نوشته شد. با تصویب این لایحه وضع قوانین در کابینه ی دولتی انجام گرفت . در سال 1289 این طرح از سوی شاه پذیرفته شد و تحولی مهم در اصول سیاسی ایران به شمار رفت.

 

در نهایت می توان گفت کابینه ی سپهسالار به کابینه میجی شبیه بود. یعنی شاه اداره ی مملکت را به عهده وزراء گذاشت و قانونگذاری حتی اجرای آن به عهده صدر اعظم بود .این کار تا سال 1290 همچنان ادامه داشت و پس از این تاریخ منحل شد.

 

5-اصطلاحات اقتصادی:

 

 در این دوره شاهد تقلید کشورهای آسیایی از علوم و فنون غربیها بوده و ازجمله اصلاحاتی که سپهسالار  در این دوره انجام داد موارد زیر:

1-رشد سرمایه خصوصی داخلی

2-استفاده از ماشین بخار

3-راه اندازی راه آهن

اصطلاحاتی  مالیاتی که از جمله کارهای سپهسالار بود. بر پا کردن ضرابخانه مرکزی بوده و او توانست چند نرخی کردن پول را از بین برد.

امضای امتیاز نامه رویتر (توسط سپهسالار ) با امضای این قرار داد توسط سپهسالار بی‌طرفی سیاسی خود را در نظام بین المللی بدست آورد،اما او به این امر واقف نبود که تمرکز قدرت اقتصادی یک کشور به دست یک کمپانی قدرتش را از قدرت دولت بیشتر کند.اگر چه در نوشتن این امتیاز نامه به هیچ عنوان   نظارت دولتی عنوان نشده بود.

 

با امضای  این قرار داد عزل سپهسالار  رقم خورد و دوره اش که تحت عنوان تجدد طلبی و حکومت قانون بود به پایان خود رسید. پس از سپهسالار امین الدوله به وزارت رسید او نیز به اصطلاحاتی دست زد اما از سوی مخالفان مورد هجوم مخالفتها قرار گرفت و از کار برکنار شد. تشکیلات دولتی از هم پاشیده شد و دولت بابحرانهای مالی و سیاسی روبه رو شد.در ضمن این اوضاع بود که ملی گرایی ومقاومت عمومی به جود آمد و جنبش ملی شکل گرفت.

 

مقدمه انقلاب مشروطه:

 

نهضت رزی اولین گام گسترده مردم در مقابل نظام استبدادی بود که می توان از آن تحت عنوان مقدمه انقلاب مشروطه نام برد.

 

سازمان دهی انقلاب مشروطه:

 

سازماندهی انقلاب مشروطه از پیروزی آن (1905 م. 1324 ق) از طریق انجمنهای سیاسی و مجلس شورا عملی شد این مجمع ها عبارتند از :

 

1-انجمنهای سیاسی                                       2- مجلس اول

 

انجمنهای سیاسی که در حدود 200 انجمن بود در تهران و شهرستانها فعالیت می کردند اما طبق اصل 21 قانون اساسی تشکیل این انجمنها قانونی اعلام شد.

در مجلس اول:که رأی دهندگان از 6 طبقه نمایندگان آگاه انتخاب می شدند که عبارتند از :

1- شاهزادگان   ،   2- اعیان و اشراف یا عمال دیوانی  ، 3- علما و طلاب                  4- تجار ،    5- ملاکین و فلاحین  6- اصناف  ، که پایگاه 3 طبقه اول مشخص بود ولی سایر طبقات بر اساس ضابطه مشخص می شدند.

مجلس دوم:  با توپ بستن مجلس در تعطیلی آن و کشتن وفرار عده ای از مجلسیان دوره‌ی استبداد صغیر بوجود آمد و یک سال طول کشید بدین ترتیب مقدمات مجلس دوم ریخته شد و محمد علی شاه از سلطنت خلع شد و پسر 14 ساله او احمد شاه به سلطنت رسید. مجلس در ذی القعهده 1327 ق . افتتاح شد . در  این مجلس 2 حزب اصلی و 2 حزب فرعی بوجود آمد.

حزب دموکراتیک

حزب اعتدال

 

 


احزاب اصلی :                         

 

حزب انفاق

حزب ترقی

 


احرای فرعی :             

     

 

 حز ب ها همگی  شعباتی در ولایات داشته و صاحب روزنامه و انجمن بودند. در این دوره هئیت مؤلفه از اعتدالیون تشکیل شد برای حمایت از کابینه ی  سپهسالار سرانجام مجلس در سال 1335 به دلیل نفوذ کشورهای بیگانه منحل شد.

درنهایت با ذکر توضیحاتی که داده شد سرانجام مجلس دوم سبب شد که دو حزب سوسیالیست که پیشرو فکر آن در ایران میرزا آقاخان کرمانی بود و حزب اعتدالی که همان حزب اجتماعیون و اعتدالیون است  مقابل هم قرار گیرند و هیچ یک از قوای سه گانه نتواست بر دیگری احاطه یابد و اینها سبب شد زمینه بر ای نوسازی فراهم شود.

 

اقتصاد در ایران:

 

بررسی اقتصاد ایران:

 

بررسی اقتصاد ایران در دوران حکومت قاجار بدون احتساب دو کشور روس و انگلیس غیر ممکن است . از ابتدا پای تجارت خارجی به ایران با عصر صفوی آغاز شد علت آن را می توان شاهراه بودن کشور ایران دانست . چه از لحاظ بازرگانی و چه از لحاظ خطوط ارتباطی و خلیج فارس و بنا‌در‌...

نیز می توان علت توجه بازرگانان خارجی را وجود کالاهایی چون :مروارید ،ابریشم و پارچه های زربافت دانست و ورود چنین بازرگانی علت خوبی برای بستن قرار داد با پادشاهان صفوی بود. در این دوران ایران متحمل شکستهایی از روس  و انگلیس شد که نتیجه اش را می توان حق کاپیتولاسیون و حقوق گمرکی اندک بر ایران دانست.

تا جایی که ایران میان روس و انگلیس تقسیم شد و همچنان انگلیس بر خلیج فارس‌احاطه داشت تا جنگ جهانی دوم نفوذ انگلیس در ایران به حدی رسید که تا سال 1914 -94 شرکت انگلیس در ایران وجود داشت و نفوذ روس درایران باعث تأسیس بانک استقراضی شد که به خود اجازه عقد قراردادهایی در مورد محصولات کشاورزی ایران می داد وحتی به دولت قاجار و درباریانش وام های بزرگی می داد.

 

 

رقابت استعمار گران (رو س-انگلیس )به سه نوسازی در ایران

 

اگر چه دو کشور روس و انگلیس همیشه برای تسلط بر ایران با یکدیگر به رقابت بر می‌خواستند اما سرانجام روسیه در سال 1890 با تسلط خود  بر ایران برانگلیس پیشی گرفت اما انگلیس هنوز چشم طمع به ایران داشته و خواهان بیرون راندن حریف از میدان بود. این دو کشور در بدست آوردن امتیازات مختلف در ایران آثار مخرب و ویرانگر بسیاری  در بر داشت .رقابت این دو کشور بر سر این موارد بود:

1- رقابت بر سر احداث راه آهن

2-رقابت بر سر احداث بانک

3-رقابت بر سر اعطای وام

4-رقابت بر سر تعرفه ی گمرکی

 

1-  رقابت بر سر احداث راه آهن:

 

تلاش و رقابت غربیان برای احداث راه آهن در ایران از سال 1864 تا 1871 ادامه داشت و هر یک از دو دولت روس و انگلیس هر کدام برای بدست آوردن این امتیاز مهم دیگری را از میدان بیرون می راند .سرانجام امتیاز راه آهن جلفا،تبریز را بانک استقراضی روسیه بدست آورد و ساختمان آن ساخته شد.

بطوری که طول راه آهن ایران که تا سال 1920 ،200 کیلومتر بود این رقم در ژاپن به 2080 مایل رسیده بود.

 

2-رقابت بر سر احداث بانک:

 

با دایر شدن بانک جدید شرقی انگلیس تعدادی از شهرهای ایران در سال 1315 ایرانیان با پول کاغذی آشنا شدند. دوسال از تأسیس این بانک نگذشته بود که بانک شاهنشاهی انگلیس آنرا خریداری نموده و امتیاز نامه آن  بوسیله ی شاه به امضا رسید این قرارداد 60 ساله بود در حالیکه نتایج منفی در اقتصاد ایران داشت.

 

3-            رقابت بر سر اعطای وام

 

دولتین  روس و انگلیس بر سر اینکه قرض دادن به ایران با یکدیگر رقابت داشتند از خصوصیات این قروض می توان به این موارد اشاره کرد.

 

1-       این قروض قروضی دولتی بوده و بوسیله دولت پرداخت می شد.

2-       این قروض صرف تفریحات مسافرتهای پر خرج طبقه ی حاکم می شد.

3-        گرفتن قروض جدید برای پرداخت قبلی صرف می شد.

در نتیجه در سال 1914  ایران به روس و انگلیس مبلغ شش میلیون و هشتاد و چهار هزار پوند استرلینگ مقروض شد.

 

رقابت بر سر تعرفه گمرنگی:

 

شایان ذکر است که طی قرار داد 1902 با روسیه از تمام کالاهای خارجی در انگلیس و روسی به میزان 5% گمرک گرفته می شد ولی در ایران در این قرارداد روسها بین تعرفه های مختلف اجناس فرق گذاشتند.

مثلاً قند که مهمترین ارقام وارداتی روسیه به ایران بود ،درصد کمی گمرک تعلق می گرفت اما دولت انگلیس و هندوستان که صادرات چای را بر عهده داشتند به آنها تعرفه ی گمرکی زیادی اختصاص داده می شد.و این کار منجر به عقد قراردادی  بین ایران و انگلیس شد که این بار به نفع انگلیس و به ضرر روسیه تمام شد.

سپس می توان گفت: که تغییر تعرفه های گمرکی به ضرر ایران بود و به نفع این دو بر قدرت «روس و انگلیس»و می توان آن به به معنای ضعف ساختار  اقتصادی سیاسی ایران  در مقابل این کشورها دانست.

 

می توان گفت عصر سپهسالار موید عصر سرمایه داری در ایران است. اولین سرمایه داران صنعتی در این دوره تاجران و مالکان بودند .از جمله اقدامات این مجلس از جمله فردی  که خود از پیشگامان سرمایه داری صنعتی بودند حاجی احمد تاجر بود که پیشنهاد بانک دولتی  را داد،و فردی دیگر به نام امین الضرب طرحی برای بانک ملی ریخت وی مدتها رئیس ضرابخانه ی ایران بود او که سال  1850  با یک چمدان  لباس از اصفهان به تهران آمده بود  در سال  1880  به یکی  از سرمایه‌داران ایران تبدیل شد از جمله  نقطه عطف در اقتصاد  ایران  راه اندازی راه آهن بود که در سال 1303 ناصرالدین شاه آن را به امین الضرب واگذار کرد. به علت کارشکنی‌های کارگران  محلی و مقامات  ملی گر چه این طرح افتتاح شد اما از فعالیت باز ماند.

از این کارشکنی ها می توان  به دزدیدن ابزار آلات توسط اهالی و همکاری  نکردن  ماموران محلی با مهندسین خارجی که از بلژیک برای ساختن راه آهن آمده بودند می توان یاد کرد. بالاخره  در سال 1312 امین الضرب  دستور  تعطیل عملیات را داد.

 

استقلال اقتصاد ملی دولتی در ایران

 

یکی از اهداف عمده ی کشورهای آسیایی منجمله ایران  فراگیری علوم و فنون غرب بود. اما در ایران دستگاهی وجود نداشت  تا سرمایه ی داخلی را جمع آوری کرده و به سمت  تولید هدایت کند.

امیر کبیر اولین صدراعظمی بود که  اقتصاد را در ایران پایه ریزی کرد.در این دوره با صدر اعظمی  امیرکبیر  که مصادف با سال« 1267 ق»  «1850م» ایران توانست برای اولین بار در  نمایشگاه بین المللی که با عنوان « نمونه خانه » یا « متعه ی عمومی لندن » شرکت کرد که در این امر ایران ، 20 سال از اولین  باری که ژاپن  در چنین نمایشگاههایی شرکت کرده بود جلوتر بود.

قابل توجه است که نبود هماهنگی میان دستگاههای دولتی که خود از  نبود رهبر ناشی می شد در اقتصاد کشور تأثیر منفی داشت. 

به طور کلی نقاط عطفی که در اقتصاد ایران وجود داشت :

1-       تأسیس بانک ملی

2-       اصلاح نظام گمرکی

3-       مخالفت با نفوذ آشکار استعمار

 

1- تأسیس بانک ملی :

که در آن تجار و صرافان  نقش بسزائی داشتند حتی برخی زنان  برای تکمیل سرمایه ی بانک زیورآلات خود را اهدا کردند تا اینکه  در سال 1324 بانک ملی به فرمان شاه تأسیس شد و حق چاپ اسکناس  هم به عهده ی این بانک گذاشته شد.

که بانک  باید 10% از عواید خود را به دولت  می داد و دولت حتی می توانست یک پنجم  از سرمایه ی بانک را بصورت  وام دریافت کند. با این حال دولت بر تمامی  عملکرد بانک نظارت مستقیم داشت.

 

2- اصلاح نظام گمرک :

که با پشتکار  امین الدوله  و با کمک  بلژیکی ها  انجام گرفت تا اینکه  در سال 1318  اداره ی گمرکات به عهده ی دولت  گذاشته شد در همین  سال صادرات و واردات  اجناس مشمول قانون حق کمرگ  شد که مقدار آن  از روی قیمت جنس و 5/0 بود.

که در نتیجه عواید گمرکی دولت افزایش یافت.

 

3- مخالفت با نفوذ آشکار استعمار:

همان طور که قبلاً ذکر شد کار تجددطلبان ‌« در مجلس اول » مخالفت  با استعمار خارجی  در ایران بود تا جایی که توانستند  دولت را وادار کنند از دریافت قروض خارجی در ایران خودداری کند.

 

روابط فرهنگی ایران با غرب

 

بر خلاف ژاپن که به دلیل انزوا از تماس با غرب دور مانده بود در ایران به دلیل تماس با دنیای خارج برای بهره مندی از فرهنگ مادی غرب به سالها قبل پیش تر از قاجاریان بر می گردد.به طوری که در دوران شاه عباس  توجه زیادی به فنون مدرن غربی شد و صفویان نیز به کمک غربیان نیاز داشتند  آن هم برای مقابله با دشمن  همیشگی خود یعنی عثمانی ، پس می بایست از دانش نظامی غرب بهره مند شوند.

می توان این را اولین جرقه و اولین گام ایران به سمت تجدد دانست چون چشم و دل ایرانی بیشتر به دنبال سلاحهای جنگی پیشرفته ، ماشین دودی فرنگی ( همان ترن یا قطار) دوربین عکاسی و ... شده بود که بعدها این خود منجر  به جنبش مشروطیت در ایران شد.

بعدها امیرکبیر علاوه بر سازماندهی نظامی اصلاحاتی در زمینه های مالی و اداری و تأسیس مراکز آموزش عالیه سبک فرنگی ، نوسازی برخی از صنایع همت گماشت.

بعد از آن  ذهن نخبگان ایرانی به ابعاد دیگری  از تجدد فرنگی یعنی قانون ،آزادی های مدنی و اجتماعی ،دموکراسی پارلمان،مطبوعات ،و ... متوجه شد.1 

به طور کلی فرهنگ غرب از طریق 4 کانال وارد ایران شد:

 

1- حوزه های فرهنگی خارجی              2- اعزام دانشجو به خارج

3- رفت و آمد تجار و سیاستمداران       4- ترجمع کتب و آثار خارجی

رفت و آمد تجار و سیاستمداران :از نیمه  دوم قرن 19 ایرانیان مهاجر در کشورهای عثمانی،هند،مصر و روسیه .. باعث تحولات فکری این جوامع و رشد اندیشه های مشروطه خواهی بود.

 

ترجمه کتب خارجی :

 

که اولین بار نسل مترجم ایرانی در دارالفنون تربیت شدند .«ترجمه ثار  آثار تاریخی فرانسه و روسیه و انگلیس از عمده ترین اقدامات این مترجمان است که خود پایه گذاری نهضت ترجمه در ایران شد. در ضمن در زمان عباس میرزا کتابهایی توسط اروپاییها و ارمنییان که خود به زبان فارسی مسلط بودند ترجمه شد.

 

چند نمونه ازاین کتاب ها «قواعد کپرنیک با شرح نیوتن» «کتب نظامی گیـپرت‌»«حوادث نامه یا تاریخ محاربات فرانسه» «کتاب چین» «جهان نمای جدید یا جغرافیایی کره ی زمین » «تاریخ تاپیلون و تقریر در بیان روش تحقیق دکارت» بودند.1

تا اینکه نهضت ترجمه در دوران مشروطه رنگ انتقادی گرفت .چون ادبیات بیش از هر چیز جنبه سیاسی داشت.

بااینکه روابط ایران با غرب باعث تحولاتی در کشور شد اما می توان گفت :بیشتر ایرانیان جنبه تقلید را در نظر می گیرند گستره ای نسبت به کشورهای دیگر است و غربیان از این پیشنهاد استفاده های مفیدی کردند اما متأسفانه باز شاهد تقلید ایران از کشورهای غربی هستیم اگر چه تقلید باعث پیشرفت می شود اما تقلید کورکورانه و مخالف فرهنگ جامعه بجای اینکه به سود جامعه باشد به ضرر آن جامعه است پس ایران باید قبل از تقلید از هر کشور ابتدا فرهنگ استفاده از آن را در کشور پیاده کند و اصطلاحاً «فرهنگ سازی» کند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

روابط خارجی در ژاپن

 

دانشمندان علوم اجتماعی و تاریخ نویسان معتقدند که تاریخ برقراری رابطه با غرب در ژاپن با ورود ژنرال پری امریکا در سال 1853 آغاز شد. کار بازکردن دروازه های ژاپن را امریکا انجام داد. آن هم به نمایندگی «ژنرال پری» «1852»

امریکا  می خواست که ژاپن درهایش را به روی دنیای تمدن بگشاید و با امریکا روابط تجاری داشته باشد. نفوذ خارجیان در ژاپن آنقدر زیاد بود که:

که حق کاپیتولاسیون نقش مهمی در خیزش ملی گرایانه ژاپن ایفا کرد به طوری که در دادگاههایی که برای رسیدگی به جرایم خاریجان بر پا می شد.معمولاً خارجیان تبر ئه می شدند چون قضاوت این دادگاهها را نیز خارجیان انجام می دادند و ژاپنی ها به این نتیجه رسیدند که در وطن خود قربانی بی عدالتی های خارجیان شده اند.

1-   به امپراطور احترام بگذاریم

2-   وحشیها را بیرون بینداز

 

 

 


در این زمان جنبش میجی با 2 شعار بوجود آمد                                                                  

 

 

قابل توجه است تنها حوزه ای که غرب در آن نفوذ چندانی نداشت حوزه ی مذهب بود.

بعد از پیروزی انقلاب میجی رهبران تصمیم به تجدد نظر در پیمانهای خارجی نظیر :حق کاپیتولاسیون و حقوق گمرکی گرفتن و متوجه شدند برای رسیدن به پایه ی مساوی با قدرتهای صنعتی جهان باید راه درازی را طی کنند. ژاپنی ها به ارتباط نه تنها با غرب بلکه با کشورهای امریکای لاتین و خاورمیانه علاقه داشتند و هدفشان در این ارتباط صادر کردن جمعیت اضافی خود به آنجا بود ولی خود متوجه شد که این کار هم بدون خطر نیست. و این باعث برتری در زمینه های  اقتصادی تکنولوژی ،علمی ،سیاسی ،نظامی و ... بود.

   

 


سیاست خارجی میجی در مقابل غرب                                                                                

به طور کلی ژاپن کشوری است که ازنظر منابع طبیعی و ماهیت اقلیمی فقیر است.

ژاپنی ها به زودی با نیازهای جدیدی که مهمترینشان مبادله ی خارجی بود مواجه شد. اقتصاد ژاپن مبتنی بر یک نظام فئودالی بود که بر پایه کشت برنج سازمان یافته بود.

ژاپن علاوه بر اینکه از نظر منابع طبیعی ثروتمند نبود دارای سرمایه زیادی هم نبود و موقعیت فئودالها در این نظام بر پایه ی مقدار کشت برنج در هر قلمرو تعیین می شد تا اینکه در پایان «توکوگاوا»اقتصاد کشور شکوفا شد، و محصولاتی مانند «روغن کنجد ،توت سفید و نیل،نیشکر و توتون درکناربرنج تولید شدند در این دوره بازرگانان اهمیت یافتند. 

 

در قرن 17 و 18 ژاپن از نظر تجاری پیشر فت چشمگیری کرد بطوری پول جایگزین برنج بعنوان مهمترین وسیله مبادله شد اما سیستم پولی دو عیب داشت.

1-منجر به ضررهایی در زمینه ی تجارت شد .

2-خروج بیش از حد طلا از کشور را داشت .تفاوت قیمت طلا و نقره بین الملل با طلا و نقره ژاپن بود که این وضعیت در ایران نیز مصداق داشت.

 

-       در این میان دولت شوگون تصمیم به اصطلاحاتی گرفت از جمله نرخ برابری بین طلا و نقره را بوجود آورد اما این نیز مانع خروج پول از کشور نشد. اما دولت شوگون خود قانون شکنی کرد و وامهایی از کشورهای خارجی گرفت و حتی از آنها مهمات و صلاحهای جنگی خرید که این خود مقدمه دوباره وابستگی ژاپن به بیگانگان بود.

-          در 15 سال اول دوره میجی شاهد توسعه ز یر بنای صنعتی و اجتماعی بودیم همچون راه آهن کشتی رانی بنادر سازی و غیره .که دولت در آنها سرمایه کرده بود.

-          در 10 ساله اول دوره میجی دولت بخاطر ترس از دخالت بیگانگان از کشورهای خارجی وام نگرفت و مالیات بر اساس ارزش زمین بود.

-    لازم به ذکر است که اولیا دوره میجی تنها منبع درآمد بخش کشاورزی بود.

-    یکی از محصولاتی که ژاپن در آن استقلال تام داشت تولید ابریشم خام بود که 40% صادارت ژاپن را به خود اختصاص داده بود.

-    بعد از آن یکی از مهمترین اقلام صادراتی ژاپن چای بود.

-   در بین دو جنگ جهانی ژاپن بعنوان برزگترین تولید کننده ابریشم صنعتی به شمار می آمد.گسترش تولید ابریشم  منجر به بوجود آمدن صنعت نساجی شد. تا سال 1960 از نیروی کار ارزان استفاده می شد. از جمله دلایل استفاده بیشتر از زنان به عنوان نیروی کار :

1-     فرزند ارشد در ژاپن مشمول قانون ارث بود و دیگر فرزندان پسر برای کار به مناطق دیگر می ر فتند و تنها نیروی کار مطمئن دختران بودند که از آنها برای کشت  و کار استفاده می شد.

2-       حقوق زنان کمتر از مردان بود. زنان 50% و کودکان 75% کمتر از مردان حقوق می گرفتند.

3-       استخدام کارگران امکان درگیر شدن و شرکت آنها را در جشنها و اجتماعات کارگری کمتر می کرد.

بعد از صنعت نساجی صنایع دیگری همچون ادوات جنگی ،کشتی سازی ،آهن و فولاد را آغاز نمودند و چون شرایط کار در بخش دولتی بهتر از بخش خصوصی بود استخدام در این بخش نیز بیشتر صورت می گرفت ولی بر عکس در این صنایع مردان بیشتر از زنان بودند.

 

در صنعت بطور کمی جمعیت شاغل بسیار کم بود و از لحاظ کیفی مهمترین بخش کارگران صنعتی را زنان تشکیل می دادند.

 

عواملی که ژاپن را صنعتی کرد و آنرا از دیگر کشورها متمایز کرد .

1-       روابط صنعتی در این کشور پدر سالارانه بود (پدری فرزند) (میان کارگر کارفرما)

2-       پایین بودن بهره دهی تولید که بعد از جنگ جهانی اول  بهبود یافت.

3-       صنایع  این دوره  صنایع کاربرهستند (صنایعی که به نیروی کار زنان وابسته‌اند مثل نساجی و غیره)

     دوره میجی یعنی از 1870 تا 1900 را می توان به دوره تغییر و فعالیت شدید اقتصادی تعبیر کرد.

 

 

تأملی در اقتصاد ایران و ژاپن:

 

می توان گفت تا نیمه ی دوم قرن 19 شکل ظاهری خصوصیات ایران و ژاپن تا حدودی یکسان و مشابه است .

1-       تحمیل حق کاپیتولاسیون و حقوق گمرکی اندک برای کالاهای خارجی که «باعث بر تری اقتصادی شد».

2-       گسترش تجارت خارجی- «باعث ورود سرمایه خارجی و گرفتن وام شد»

3-       بخش اصلی اقتصاد «کشاورزی »بود.

4-       عدم استقلال نهاد اقتصاد از ساخت سیاسی

یکی از مهمترین عواملی که باعث شده بود کشورهای خارجی توجهشان به ژاپن معطوف شود بنادر این کشور بود که محل بسیار مناسبی برای ذخایر غذایی و استراحت کشتیهای خارجی بود که از آنجا عبور می کردند.

با وجود تمامی منافعی که کشورهای غربی از ژاپن برای خود و به سود خود بهره جستند ،  بطور کلی ژاپن نیز در نوسازی کشورش غرب را سرمشق خود قرار داد و تمامی اصطلاحاتی که طی دوره ی میجی در این کشور روی داد بخاطر برابری با غرب صور ت گرفت.

 

 

 

تحول سیاسی در ژاپن

 

امپراطوری و شوگون دو نیروی اصلی بودند که ساختار سیاسی ژاپن در دست ژاپن بود.شوگونها که فرماندهان نظامی امپراطور بودند که دورانشان به دوران شوگونات یا سپهسالار معروف بود .چون اختیار حکومت ژاپن بدست آنها بود. در واقع امپراطوری ژاپن بوسیله ی یک خانواده ی اداره می شد در حالیکه با آمدن شوگونها قدرت سیاسی در دست ایشان قرار گرفت و امپراطوری نقش تشریفاتی پیدا کرد.

 

 

ظهور دولت میجی

 

دوارن میجی که از سال 1868 تا 1912 ادامه داشت و شعار اصلی اش برگرداندن قدرت امپراطوری بود و در واقع تحولی شگرف در از بین بردن فئودالیسم و صنعتی شدن کشور بود ،درحالیکه امپراتوریا Tenno  که فقط 14 سال داشت تأثیر اندکی بر نوسازی  داشت و در واقع مشروعیت سیاسی خود را با تأکید بر سنگ مقدس و تاریخی امپراطوری داشت.

در ژاپن طبقه ای که منشأ سامورایی داشتند  یا چنین ادعا می کردند و قدرت را برای حکومت کردن  به ارث می بردند در واقع ساموراییها از اعتبار زیادی برخوردار بودند و آمادگی پستهای رهبری را داشتند و در سال 1868 دو قبیله از ساموراییهای چوشو و ساتسوما و قبایل توزا هایزن وکوتی با تغییر نام پایخت از دوا به توکیو به توافق رسیدند.

-          امپراطور در سال 1868 مواردی 5 گانه را که بنام میثاق معروف میجی بود چنین اعلام کرد. 1  

 

1-       سیاست دولت بر مبنای مشورت نهاده می شود.

2-       مردم در بیان خواستهای خود آزادند

3-       بالاتر از همه چیز منافع ملی است

4-       عادتهای زشت گذشته باید نسخ و شیوه های مترقی اخذ شود

5-       مردم در جستجوی دانش در سراسر جهان می باشند.

-          دولت میجی به اصطلاحاتی چون محو موانع افقی و محو موانع عمودی نوسازی دست زد.

 درمحو موانع افقی که اولین قدم سیاست فوری مرکزیت بود پرپایی نهاد قدرتمند دولت امپراطوری در توکیو بود که در نهایت کلیه واحد های دولتی بوسیله یک حکومت مرکزی اداره می شد.

 

-       در محو موانع عمودی که دولت می بایست از وجود مردان با استعداد یک ملت متحد می ساخت که همگی خود را اول یک ژاپنی و بعد خدمتگزار امپراطوری برای افتخار وخوشبختی کشور و ملت بود می‌دانستند که برای تحقق این اهداف دولت به این اصطلاحات سیاسی دست زد.

1-       اجباری کردن تسهیلات ابتدائی

2-اجباری کردن خدمت وظیفه   

 

 

نوسازی و قانون در ژاپن

 

مفاهیمی چون عدالت و حقوق یکسان از جمله حقوق غربی بود که خود از بر گرفته از فلسفه ی یونانی بود در مقابل در جامعه ژاپن این مفاهیم بیگانه می نمود و تنها به خیر خواهی فروستان  و وفاداری فرودستان تکیه داشت.بنابراین با وجود برپایی چنین شر ایطی در ژاپن (نبود عدالت و حقوق یکسان) یاری گرفتن از یک مدل خارجی احتساب می شد و آن قوانین ناپلئونی با ویژگی های متمرکز آن بود.

از طرف دیگر حکومت میجی با کمک گرفتن از فقیه فرانسوی بنام گوسا و امیل بوسیند و که به نوشتن قوانین مدنی و جزایی ژاپن پرداخت سعی در فراگیری و آشنایی با حقوق غربی را داشت.

-                بطور کلی می توان گفت: قانون مدنی 1898 که در برگرفته از لوایح قانونی آلمان و ارزشهای سنتی سامورایی بود همراه با قوانین ویلهلمی سازمان حقوقی میجی را پایه ریزی کرد.

 

 

احزاب سیاسی و رابطه آنها با رهبران میجی

 

تعداد زیادی از آثار غربی پس از انقلاب میجی وارد کشور شده از آن جمله به آثار جان استوارت میل- اگوست کنت ماکیاولی- توکویل و روسو می توان اشاره کرد.

-                      با تأسیس احزاب لیبرال (که روستاییان حامی آن بودند) و حزب ترقی ( که حامی اش تجار ثروتمند شهری بودند) دولت نیز حزب خود (حزب عالی دولتی ) را بنیان نهاد.

-               دولت که احزاب لیبرال و ترقی را دشمن می دانست قانون مطبوعات را که هدفش سانسور کتب و نشریات و محدود کردن مطبوعات بود را ارائه داد و چون اکثر این این روزنامه ها از احزاب بودند به این ترتیب این احزاب به صورت مخالفان میجی ظاهر شدند.

در واقع  پهنه ی قدرت سیاسی نکته ای بود که دولت و مخالفشان در مورد آن اتفاق نظر نداشتند .دولت می خواست قدرت  سیاسی را منحصر به فرد و محدود نگاه دارد ،اما مخالفان خواهان مشارکت سیاسی عمومی بودند در این مورد احزاب مخالف از جمله دلایل قدرت دولتهای غربی را شرکت مردم در انتخاب نمایندگان پارلمان می‌دانستند درحالیکه رهبران دولت چنین می‌پنداشتند که زمانی طولانی را کشورهای غربی برای رسیدن به بلوغ سیاسی طی کرده اند.

 

ثبات سیاسی و نوسازی

 

که شامل:  الف) مراحل تحول دولت میجی       

 ب) بررسی عملکرد راهیابی ارزش نخبگان دوره میجی

 

مراحل تحول دولت میجی :

 

آنچه باعث شده ژاپن از کشورهای عقب مانده و ایران جدا شود پیوستگی و مداوم بودن سیاستهای دولت این کشور می باشد... مراحل تحول دولت میجی شامل 4 مرحله است .

1-1868 -1881 بحث بر سر شروع جنگ با کره بود که گروهی مخالف و گروهی موافق آن بودند اما دولت جنگ با کره را رد کرد اما ساموراییان که موافق جنگ با کرده بودند و در ارتش جایگاه بالایی داشتند با دولت به مخالفت پرداختند اما شورش ساموراییان با مرگ رهبرشان خاتمه یافت و بعد از این واقعه امنیت در دولت میجی حکمفرما شد.

2- 1889 -1881  در این دوره قانون اساسی و مجلس ملی بوجود آمد. در این دوره آموزش ابتدائی تحت نظر کامل دولت قرار گرفت این دوره را دوره سرمایه گذاری بوروکراتیک نامیده اند زیرا در آن سرمایه داری خصوصی رشد نمود د رحالی که تا قبل از این دوره کنترل وسایل تولید کاملاً در دست دولت بود.

3- 1894 -1889  -طی این دوره اولین انتخابات انجام گرفت و قانون اساسی مدون شد که در این انتخابات 500 هزار نفر با وجود جمعیت 40 میلیونی اشی حق رأی داشتند.بطور کلی در این دوره اصطلاحات داخلی بر توسعه طلبی خارجی ارجحیت داشت.

4- 1912-1894 (دوران توسعه طلبی)در سال 1894 بین ژاپن و چین جنگ در گرفت که با پیروزی ژاپن به خاتمه رسید. در سال 1900 ژاپن شورش در کشورهای چین و کره  را با اتحاد با کشورهای خارجی خاتمه داد .در سال 1904 با پیروزی ژاپن در جنگ با روسیه جهانیان را شگفت زده کرد. در سال 1910 نیز امپراطوری خود را با ضمیمه کردن کره به آن توسعه داد.

خلاصه آنکه در سال 1912 خاتمه دولت میجی بود و پس از این دوره وارد عرصه دموکراسی دولتهای حزبی شده و سرانجام مشاهده حکومت ارتشیان بر ژاپن هستیم.

 

ب) بررسی عملکرد و راهیابی ارزشی نخبگان دوره مسیحی

 

در طول دوره ی مسیحی نخبگان سیاسی ژاپن به این پندار رسید که در تمدن غرب باید آنچه را که برای مقاصد مفید است انتخاب کرده و نباید غرب را کاملاً طرد کرد بلکه باید نقاط قوت و مفیدشان را الگو قرار داده و از آنها استفاده کرد.

گروهی معتقدند که سیاست ژاپن ساختی دو گانه داشته و امپر اطوری در مقابل دولت میجی قرار می گرفته اما این ساخت دوگانه دارای هماهنگی زیاد بود  زیرا اولاً در ژاپن تنها یک خاندان امپراطوری وجود  داشت.همچنین مقدس و معـصوم شمرده می شد ثانیاً :مقام سلطنت در قدرت سیاسی دخالت مستقیم نمی کرد وبر مقدس بودنش اضافه می‌شد.  1  نتیجه از نقطه نظر ایدئولوژی سیاسی نخبگان باید گفت مبانی نظری رهبران میجی  یعنی ایدئولوژی استبدادی یک بعدی خاصگرا- غیر منطقی مخالف روشنگری- در تضاد با اندیشه مدرن بود .با این حال رهبران میجی توانستند با الهام از سنن گذشته و دستاویز قراردادن آن برای مشروعیت سیاسی خود ثبات سیاسی لازم را برای انجام اصطلاحات اساسی و بنیادین بدست آورند.

 

مقایسه ساختار سیاسی مدرن در ایران و ژاپن

 

با توجه به تجربیات مشترکی که ایران و ژاپن در نوسازی نهاد سیاست داشتند از لحاظ تاریخی نیز هر دو کشور دارای حکومتی سنتی بوده که مبتنی بر سنتها انتخاب و کسانی که با توجه به رسوم جاری به قدرت رسیده بودند .در این حکومت اولاً خدمتگزار به کسی گفته می شد که فرمانرویان را یاری می کرد. ثانیاً امور بر اساس ضوابط در حالیکه مشروعیت حکومت در ژاپن با نزدیکی به نهاد امپراطوری تعیین می شد در ایران (مشروعیت حکومت قاجار) به نحوه ی ارتباط شاه با رهبران روحانی وابسته بود.

 

 

روابط فرهنگی غرب با ژاپن

یک واقعه ی مهم تاریخی  در کشور  ژاپن را می توان انزوای 220 ساله دانست که اکثراً دوره ی توکوگاوا را شامل می شود. در طول این دوره  ژاپن وحدت و ثبات سیاسی یافت ولی باز هم  این انزوا در مقایسه با توسعه ی کشورهای غربی خود یک عقب ماندگی محسوب می شود.

اروپاییان برای اولین بار طی سالهای 1392 1573 « دوره ی موردماچی » به ژاپن وارد شدند. روند نفوذ و پذیرش شیوه ها و فنون غربی که در دوره  « ادو» آغاز شده بود در دوره ی میجی گسترش یافت به طوری که تمدن ژاپن در آغاز  این دوره  را می توان  تقلیدی از تمدن بورژوازی غرب دانست.

به هر حال با گشودن درهای ژاپن به روی غربیان و همچنین  وارد شدن کتب خارجی نهضت  « Rangakul » که هدفش شناخت فنون غربی بود را دنبال نمود، گسترش یافت.این نهضت بیشتر در علوم پزشکی و کاربردی ریشه گرفت که باعث چاپ کتابهایی در این زمینه و همچنین فرهنگ لغت ژاپنی هلندی در سال 1796 شد1.

یکی دیگر از جنبه هایی که نشان دهنده ی نفوذ غرب به ژاپن است را می توان وجود هزاران کلمه که از ریشه ی آلمانی اخذ شده است که این نشان دهنده ی بزرگترین نفوذ یعنی « آلمان » در ژاپن است.

نهضت Rangakul نقش مهمی در راهنمایی ژاپن برای یادگیری تکنولوژی غربی ایفا نمود. ژاپن با یادگیری  معلومات  ذکر شده از غرب نتیجه گرفت که در نیروی نظامی ضعیف است.

اندیشه های غرب در دوره ی میجی سرعت بیشتری یافت :

1)        اعزام محصلین به خارج از سال 1860 آغاز شد.

2)        در سال 1871 وزارت آموزش و پرورش بر اساس الگوی غربی پی ریزی شد.

3)     در سال 1869 دانشگاه کنفوسیوسی « ادو»  که با آموزشگاه حکومتی توکوگاوا و موسسه ی پژوهش آثار بربرها در هم آمیختند و یک دانشگاه دولتی جدید به وجود آوردند. این دانشگاه بعدها به نام دانشگاه توکیو خوانده شد1.

تا اینکه در زمان دولت میجی روزنامه های زیادی به چاپ رسیدند البته ناشرین روزنامه‌های عصر میجی ، محصلین دوره ی توکوگاوا بودند که تربیت غربی داشتند.

دولت میجی کنترل شدیدی بر فعالیت  روزنامه نگاران اعمال می کرد به طوری که قانون مطبوعات  1875  سانسور را برقرار نمود.

در نتیجه می توان گفت با وجود انزوای طولانی  مدت ( 220 سال)  ولی بالاخره  پای غربی ها نیز به این کشور گشوده شد. که این نفوذ در دوره ی  میجی گسترش یافت ولی هیچ گاه  نفوذ غربی ها  در این کشور نقش پررنگی نداشت.

ژاپنی ها از غربی هایی که وارد کشورشان شده بودند برای اهداف خاصی استفاده می‌کردند  « یادگیری علوم ، تجارب آنها مثلاً در ساختن راه آهن از غربی ها استفاده کردند و بعد از استفاده ی مفید از آنها اجازه ی اقامت دائم  به بیگانگان داده نمی‌شد.درست برعکس ایران ولی می توان علت عمده ی نوسازی و صنعتی شدن ژاپن را یکدستی و هماهنگی میان نخبگان آن کشور دانست.

 

 

 

آموزش در ژاپن

بحث آموزش در هر کشوری می تواند مهمترین و نقطه ی عطفی در آن کشور محسوب شود چون با آموزش اساس برنامه ریزی کشور برای آینده ریخته می شود.

آموزش در ژاپن نیز یکی از مهمترین ارکان است و به 2 بخش تقسیم می شود.

1-       آموزش سنتی

2-       آموزش نو

 

آموزش سنتی :

 

در دوره ی «ادو» آموزش از حوزه ی مسئولیت روحانیون بودا برداشته شد و به عهده ی فقهای کنفوسیوس قرار گرفت. اولین مدرسه خصوصی در ژاپن توسط « هایاشی رازان1» در سال 1630 .م  تأسیس شد که بعدها مرکز آموزش سامورایی ها شد . این روش مورد تقلید بسیاری از مالکین قرار گرفت و درضمن در این مدارس دختران نیز تحصیل می کردند.

باید به نکاتی در اینجا توجه کرد :

-          آموزش در ژاپن در این دوره  زیر نفوذ مالکین بود. از حمایت و پشتیبانی حکومت نیز برخودار بود.

-          از تسلط چینی ها در امر آموزش ژاپن کاسته شده بود و شایستگی نخبگان آموزشی بر اساس میزان تحصیلات سنجیده می شد نه بر اساس اصل و نسب آنها.

-          آموزش در سطح ابتدایی تأکید فراوانی  به آموزش اخلاقی و هدف آن تربیت کارکنان ، مدیران ، رهبران توانا و متخصص بود.

-          آموزش وسیله ای  مهم برای حفظ اصلح در کشور تلقی می شد.

نکته ی بسیار مهم در آموزش ژاپن رابطه کلیدی بین استاد و شاگرد است. اینکه مقام معلم در ژاپن  بسیار مهم است.

برنامه ی درسی این مدارس :

 

1- رسالات کلاسیک چینی     2- خط اصلی       3- کمی ریاضیات       4- اخلاق  

5- فنون جنگی مثل تیراندازی ، اسب سواری ، جدو و تمرینات سخت بدنی

 

فرایند نوسازی آموزش :

 

که به دنبال آموش سنتی توسط نخبگان تجدد طلب که توانستند تغییری در جهت گیری آموزشی پدید آورند. یعنی آنها برتری غرب را نسبت به خود پذیرفتند و کوشش در جهت همسطح کردن خود با آنان کردند. اما هماهنگی و موفقیت در امر آموزش در ژاپن این است که از یک پشتوانه ی ملی برخوردار بود.

پس از انقلاب میجی می توان شاهد آموزش اجباری در ژاپن بود بخصوص آموزش ابتدایی  بطوری که در سال 1910 تعداد کودکان 7 سال به بالا که تحصیل می کردند  به 100 درصد رسید.  

آمار شگفت انگیزی که در طی دوره ی میجی با آن مواجه می شویم :

تأسیس 30 دبیرستان و یک دانشگاه در یک منطقه آموزشی پیش بینی شده بود که پس از 12 سال عملی شد.

 

دولت تنها مجری آموزش در این دوره بود و از اوایل دهه ی 80 کلیه ی منابع درسی توسط دولت عرضه شد.

 

در دوره ی میجی « موری » وزیر آموزش و پرورش بود. که توانست اصلاحاتی در آموزش پدید آورد.مانند « تمرکز کامل برنامه ی درسی و تهیه ی منابع درسی از طرف وزارت آموزش و پرورش انجام داد.بطوری که فقط به دانش آموزان مدارس دولتی اجازه ی شرکت در کنکور دانشگاهها داده می شد.

 

به این ترتیب در  اواخر دوره قرن 19 :

دولت یک نظام آموزشی فراهم کرد که هدف اولیه آموزش تربیت افراد در زمینه های اقتصادی ، نظامی و فنی بودکه در سایر کشورهای عقب مانده کمتر دیده می شود.

 

«ملاحظات علمی »

 

ژاپن کشوری است با عالی ترین استانداردهای آموزشی،از نرخ بالای با سوادی برخوردار است یعنی 93 درصد کودکان به مقطع متوسطه وارد می شوند و تقریباً تمامی آنها فارغ التحصیل می شوند. ژاپن دارای دانشگاههای دولتی و خصوصی زیادی است ولی به علت پایین بودن زاد و ولد و افزایش انتظار  زندگی جمعیت افراد زندگی به طور چشمگیری روبه افزایش است و یکی از عواقب آن این است که دیگر دانشجوی کافی برای پر کردن دانشگاههای ژاپن وجود ندارد و باید در خارج از کشوربدنبال دانشجو بود.

روز به روزآموزش در ژاپن آسان تر می شود. بطوری که تا دهه ی 1950 تعداد دانش آموزانی که در کلاس ثبت نام می کنند به 99% رسیده است. آموزش برای دانش آموزان از 6 تا 15 سال اجباری است .«یعنی سطوح ابتدایی و دبیر ستان » در  ضمن رایگان ولی والدین باید وسایل مورد نیاز مانندروپوش ،کیت های ریاضی و مجموعه‌های خوشنویسی را برای فرزندان تهیه کنند.

بعد از طی «مراحل آموزش اجباری» باید دانش آموزان دبیرستان مورد علاقه خود را انتخاب کرده و در امتحانات ورودی آن شرکت کنند. در بخش خصوصی و دولتی دبیرستانهای علمی و غیر علمی وجود دارند که 25% دانش آموزان وارد بخش غیر علمی می شوند از جمله مهمترین قوانین آموزشی مندرج در قانون اساسی ژاپن:

 

1-قانون آموزش مدرسه ای                 2-قانون پرداخت یارانه مدارس خصوصی

3- قانون تامین کار واجد شرایط برای دوره های آموزش برای بهبود سطح آموزش

4- قانون توسعه راههای مناسب برای بهبود در ارتباط با یادگیری در طول زندگی

کل بودجه ی کشور در سال 1998 بالغ بر 77066902 میلیون ین بوده در حالی که در پاسخ به همان سال مالی بالغ بر  5079009 میلیون ین بوده است که پاسخ گوی 705% بودجه دولت می باشد.

 

نظام مدیریتی ژاپن:

 

مسئولیت بوجه ی مدارس ،برنامه های آموزشی ،گزینه های مدرسه ،نظارت بر مدارس ابتدایی و راهنمایی در دست ادارات محلی آموزش و پرورش قراردارد.

 

مدیریت دانشگاهی:

 

توسط مجمع هیات علمی هر دانشگاه اداره می شود « که خود شامل پروفسورها ،استادیاران ،و رئیس و ... می باشدو تصمیمات با رأی آنها انتخاب می شوند و از تمام اعضاءهئیت علمی که یک رئیس انتخاب می کنند.

اما در دانشگاههای خصوصی تعداد کثیری هستند که از هیئت مدیره معتمد با مسئولیت بیش از هئیت علمی برخوردارند. به این علت مدیران «دارای آزادی عمل مدیریت»هستند که این خود معضلی محسوب می شود .

 

ساختار  آموزشی ژاپن:

 

مقطع آموزشی ابتدایی که اجباری نیز هست 6 سال طول می کشد «رده های سنی 12-6 سال» طول می کشد. با دریافت شهریه از والدین ارائه می شود مدت کلاس ها 45 دقیقیه است .

هدف: ارائه آموزش عمومی مناسب با مراحل رشد جسمی و ذهنی کودکان است. قبلاً 5 روز در هفته بوده اما اکنون به 5 روز در هفته کاهش یافته ،تعداد دانش آموزان هر کلاس 4/28 نفر است سال رسمی مدارس ابتدایی 35 هفته است بعد از بیشتر موضوعات درسی 10 دقیقه زنگ تفریح وجود دارد.

تعدا زنگ کلاس ها با بالا رفتن سطح کلاس افزایش می یابد. مدرسه ها ساعت 30 : 8  صبح آغاز و کلاس ها 50 : 3 بعد از ظهر پایان می یابند موضوع چشمگیر در این مطلب «وجود نشست های خودمانی در شروع و خاتمه ی هر روز برگزار می شود» .

به طور کلی روزی 2 ساعت زنگ تفریح دارند که: صرفا زنگ تفریح ،غذا ،نظامات کلاس درس ،راهرو و ... می شود. »دانش آموزان روزهای شنبه نیمه وقت به مدرسه می‌روند.

نمرات از مقیاس نمره دادن 3 نقطه ای استفاده می کنند :یعنی نمرات (A,B.C)

مدارس مقدماتی متوسطه امتحان ورودی ندارند به گفته یکی از معلمان امتحان باعث گم شدن هدف آموزشی می شود.

بنیان گذار آموزش ابتدایی اجباری «موری ارینوری»بود که بر تحصیلات دانشگاهی نیز تأکید داشت.

 

نرخ حضور در مدرسه در سال 1890 -65% پسران 31% ،دختران که در سال 1910 به عنوان 94 % رسید تا اینکه به بیش از 97% افزایش یافت تا اینکه حضور در مدرسه به 100% رسید و در نتیجه بیسوادی از میان رفت.

مطالبی که که تا به اینجا بیان شد مختصری از نحوه ی حرکت و عمل مسئولین در دو کشور ایران و ژاپن بود.حال می توانیم با صراحت بیان کنیم که عمده ی تفاوت ایران با ژاپن سیاست آنها در نحوه ی برخوردار با غرب است .

ژاپنی ها به تعلیمات مذهب کنفوسیوس بسیار توجه داشتند (کنفوسیوس توجه خاصی به اخلاق دارد و سود بردن را خلاف اخلاق می داند) اما ایده های نخبگان اقتصادی این کشور باعث شد که اقتصاد این کشور از اقتصادیی  که سود بردن را خلاف اخلاق می‌دانست به اقتصادی مبتنی بر تجارت خارجی روی آورد و رشد کند ،رشدی که امروزه باعث شده تا در آمد سرانه در این کشور به حدود 30 هزار دلار برسد.

کشور ژاپن با غرب مواجه شد،از تجارب انگلیسی ها استفاده ها برد چون معتقد بود که انگلیس به خاطر داشتن نیروی نظامی قوی و تجارت از اقتصاد شکوفایی برخوردار است آنها توانستند از این تجارب استفاده برند بدون اینکه مستمره ی غرب شوند چرا که آنها به خوبی از دلایل استعمار بسیاری از کشورها نظیر هند توسط کشورهای دیگر آگاه بودند و از آنها درسها آموختند  و متوجه شدند که برای در امان ماندن از استعمار باید نیروی نظامی و اقتصاد خود را تقویت کنند. یکی از امتیازات متفکرین ژاپنی در قرن 18 و 19 آگاهی از روند تحولات جهانی است.

 

یکی از کارهای جالب ژاپنی ها در مورد احداث اولین خط راه آهن که بین توکیو و یوکوهوما  قرار داشت بود. این راه آهن توسط یک گروه انگلیسی احداث شد .آنها پس از اینکه یاد گرفتند که چگونه باید راه آهن را درست کنند،این گروه انگلیسی را از کشور اخراج کردند.

اما ما ایرانی ها در برخورد با غرب ابتدا دچار حیرانی شدیم و بعد شیفته ی آن و سپس از آن متنفر شدیم . به راستی چرا؟

واضح است که ما غرب را به درستی نشناختیم .آنقدر که ما برروی ایران شناسی سرمایه گذاری کردیم بر روی دیگر شناسی سرمایه گذاری نکرده ایم. اگر ما توانایی شناسایی آمریکا را نداریم اگر توان شناسایی اروپا را نداریم .لااقل کشورهای آسیایی یا همسایه را شناسایی کنیم. ژاپن را شناسایی کنیم.

واضح است که بدون شناخت عمیق و علمی نمی توانیم از الگوهای توسعه استفاده کنیم.         

«از زمان تصویب قانون مشروطیت قریب به 80 سال می گذرد ولی هنوز درجایگاه کلی ما نسبت به جهان تغییرات چندانی حادث نشده است. در این مدت موفقیت های متعددی نیز در صفوف مردم ونیروهای آزادی طلب و وطن خواه به دست آمده ولی همیشه بعد از گذشت زمانی نه چندان طولانی همان روابط سنتی و منحط پیشین بازگشت می کرد و ما همیشه و هنوز هم کشوری می شدیم با اقتصادی نابسامان و عقب مانده که ظاهراً  برای غلبه بر این عقب ماندگی اقتصادی ،اجتماعی ،و سیاسی و پیشبرد امور جاریه ، هیچ راهی جز اعمال حکومت به متمرکز ترین و خشونت بار ترین شکل ممکن وجود نداشت .تمرکزسیاسی ای که به نوبه خود عامل عدم تعادل و آشوب‌های بعدی اجتماعی می‌گردید.[1]  

می توان ایران را به یک شخصی تشبیه کرد که از یک نرم افزار کامپیوتری «ورژن» [2] پایین استفاده می کند که امکانات بسیار کمی دارد ،دائماً در حال شکایت کردن از این نرم افزار است ،که این نرم افزار این مشکل را دارد ،آن مشکل را دارد ،در حالی که همین نرم افزار را شرکت سازنده ی آن «به روز3 »کرده است و امکانات وسیعی به آن افزوده است اما آن شخص با اینکه می تواند از طریق وصل شدن به شبکه جهانی و نیز سایت آن شرکت  آن را به روز کند ،این کار را انجام نمی دهد و دو دستی به نرم افزار قدیمی چسبیده است .

امروزه همه ما میدانیم که باید برای رسیدن به توسعه ،از الگوهای توسعه کشورهای دیگر به درستی استفاده کنیم. به درستی آنها را بشناسیم و در آنها تعمق کنیم. مردم ایران «مردم عموماً مذهبی 4»هستند .اما مردم ژاپن هم مردمی هستند که مذهب خود رادارند ، با این وجود الگوهای غرب را گرفتند و آن را به نحوه درستی با اعتقادات خود هماهنگ کردند و آنقدر این کار را با مهارت فوق العاده انجام داده اند که پیشرفت و توسعه آن در جهان به عنوان یک توسعه دروان زا معرفی می شود.

در ایران وقتی صحبت از غرب می آید سریعاً اصطلاح «غرب زده» مطرح می شود در صورتی که انسان با بررسی غرب یا شرق،غرب زده یا شر ق زده نمی شود. اگر هم چنین  باشد یعنی ما غرب زده شده ایم به این خاطر است که غرب را به درستی نشناخته‌ایم در ژاپن ظاهر زندگی غربی است ولی آنها اساس تمدن غرب را مطالعه کرده اند و آن را خیلی خوب یاد گرفته اند.در ایران ،«از زمان پیدایش جنبش مشروطه تا به امروز مطالبات ملت ایران آزادی،دموکراسی ،جامعه مدنی ،نفی استبداد و خود‌کامگی ،حق تعیین سرنوشت خویش ،ترقی خواهی و توسعه همه جانبه بوده و این همان خواسته هایی است که ملت ایران در سده گذشته هم داشته  است.1  اما همچنان این خواسته ها تأمین نشده اند و ما هنوز درجا می زنیم.

هدف و خواسته ی ملت ما توسعه است ،راهی کاملاً مشخص و معین ،و واضح است که روند توسعه را الگوی مصرف جامعه مشخص می کند.امروزه وسایل ارتباط جمعی مانند تلویزیون،ماهواره ،اینترنت مسائل جهانی را در کشورهای مختلف منتقل می کنند. دیگر نمی شود  اعتقادات کهنه و ایستا را به خورد مردم ایران داد ،دیگر نمی شود بدترین کالا را از لحاظ تکنولوژی جهانی تولید کرد و با قیمت زیاد به مردم داد.

امروزه کمتر کشوری در جهان مانند ایران برنامه ی چندین ساله ی توسعه دارد . ما از سال 1974 یعنی دو سال پس از پایان جنگ جهانی دوم شروع به اجرای برنامه ی توسعه در کشور مان کرده ایم.

ما تا به حال هشت برنامه توسعه داشته ایم که 5 برنامه مربوط قبل از انقلاب می باشد و سه تای دیگر مربوط به بعد از انقلاب است. اگر سرمایه گذاری هایی را که از زمان اولین برنامه توسعه،انجام شد بررسی کنیم متوجه می شویم که هیچ کدام نتیجه ای نداشته است.

اگر ما به فکر توسعه هستیم باید اصلاحاتی را در تمام زمینه های فرهنگی ،سیاسی ،اجتماعی ،اقتصادی ،فکری انجام دهیم. ابتدا باید زمینه ی فکری ما به دنیای مدرن تغییر کند .فرهنگ های ایستا شده ی جامعه که مانع توسعه و اصلاحات هستند باید به روز شوند.سپس در زمینه ی سیاست بایدخود را اصلاح کنیم.تا زمانی که سیستم ما مطلقه و غیر پاسخگو باشد ،کنترلی بر روی نهادهای سیاسی جامعه نباشد،وضع ما تغییری نخواهد کرد.

کشور ما از لحاظ اقتصادی نیز بیمار می باشد. و اخیراً مسئولین نیز به خصوصی سازی روی آورده اند. اما ظاهراً و متأسفانه انگار معنای خصوصی سازی را نمی دانند .مگر نه اینکه اینست که یکی از مهمترین اهداف خصوصی سازی بهبود کیفیت کالا و کاهش قیمت آن است پس چرا ما شاهد این موضوع نیستیم.

مسئولین خصوصی سازی را مطرح کردند بدون توجه به اینکه ایران خود با معضل بیکاری روبرو است و این کار نه تنها باعث رشد اقتصادی ما نمی شود بلکه باعث افزایش آمار بیکاری در کشور می گردد.

ضمن اینکه بخش خصوصی کشور ما را اکثراً دولتمردان تشکیل می دهند به عبارت دیگر «وابستگان به جناح قدرت ،با بهره گیری از رانت سیاسی ،به قدرت اقتصادی تبدیل شده اند1»   و در بخش خصوصی کشور ما جای مردم عادی خالی است.

کشور ما از جمله کشورهایی است  که رأی ملت در آن مهم است و قانون اساسی آن نیز مورد تأیید مردم است. اما متأسفانه قانون گذاری در آن بر اساس مصلحت صورت می گیرد حتی اگر خلاف قانون اساسی باشد.

یعنی اگر مجلس قانونی وضع کرد و از طرف شورای نگهبان به دلیل مغایرت با قانون اساسی یا اسلام رد شد؛در صورتی که دوباره نمایندگان مجلس آن را تأیید کردند به مجمع تشخیص مصلحت نظام فرستاده می شودو در آنجا اگر قانون مذکور به دلیل مخالفت با اسلام رد شده بود.از فقهای نگهبان دلیل رد آن را می پرسند اما اگر به لحاظ حقوقی در شورای نگهبان رد شده ،بدون پرسش از حقوقدانان شورای نگهبان وبدون حضور آنها قانون تصویب می شود.

حال این سوال مطرح است که ما معنای شورای نگبهان راکه نمایندگان مردم هستند ،نمی دانیم یا قانون اساسی کشور برایمان مهم نیست.وقتی به اصول قانون اساسی کشور نگاه می کنیم می بینیم که چه منصفانه و عادلانه نوشته شده ،وظایف گروه ها ،نهادها و همه و همه مطرح شده اند. مطالبات مردم ایران  چه زیبا نوشته اند در بخش اقتصاد و امور مالی اصل چهل  و سوم قانون اساسی مواردی را که بر عهده ی اقتصاد جمهوری اسلامی ایران است آورده شده از جمله :‌«1- تأمین نیازهای اساسی :مسکن ،خوراک،پوشاک،بهداشت ،درمان ،آموزش و پرورش و ...

2-تأمین شرایط و امکانات کار برای همه به منظور رسیدن به اشتغال کامل و قرار دادن وسایل کار در اختیار همه ی کسانی که قادر به کارند ولی وسائل کار ندارند ،در شکل تعاونی از راه وام بدون بهره یا هر راه مشروع دیگر که نه به تمرکز و تداول ثروت در دست افراد و گروه خاص منتهی شود و نه دولت را به صور ت یک کارفرمای بزرگ مطلق درآورد.

این اقدام باید با رعایت ضرورت های حاکم بر برنامه ریزی عمومی اقتصاد کشور   در هر یک از مراحل رشد صورت گیرد. 1

واقعاً این اصل قانون اساسی تا کنون به اجرا درآمده است ؟

صحبت کردن و گفتن از چالشهایی که ایران و مردم ایران با آن دست به گریبان هستند وقت زیادی را می طلبد که از حوصله ی این مقاله خارج است «تمام سعی ما در این بود که مقایسه ای بین دو کشور ایران و ژاپن داشته باشیم که متأسفانه با کمبود منابع در این زمینه مواجه بودیم و نتوانستیم آنچه را که مد نظر داشتیم به روی کاغذ بیاوریم.

امید که  بتوانیم در آینده با مطالعه ی بیشتر و راهنماییها و انتقاد سازنده ی جناب استاد گودرزی  که همیشه با صحبت های خود انگیزه ما را برای کوشش و فهم درست مطالب بالا برده اند در این زمینه مطالب بهتری عرضه کنیم.

 

پایان

دی 85  

 

 

 

 

 

 

منابع:

1-       منابع زیبا کلام صادق ما چگونه ما شدیم ،ریشه های علل  عقب ماندگی ایران ،تهران ،روزنه ص 37

 

2-       آدمیت ،فریدون ،ایدئولوژی نهضت مشروطه ،تهران ،پیام ،1355

3-       مدرس ،مرتضی ،اندیشه های سید جمال الدین اسد آبادی ،تهران ،پرستو،1356

4-       راوندی،مرتضی ،تاریخ اجتمای ایران ،جلد دوم ،تهران ،امیر کبیر ،1356

 

5-       مطیع،ناهید،مقایسه نقش نخبگان در فرآیند نوسازی ایران و ژاپن 1840-1920 .تهران انتشار ،1378

6-       آبراهامیان ،یرواند،ایران بین دو انقلاب از مشروطه تا انقلاب اسلامی ،ترجمه ی کاظم فیروز مند ،حسن شمس آوری ،محسن مدیر شانه چی،تهران،نشر مرکز ،1377

7-       گودرزی ،غلامرضا ،تجدد نا تمام روشنفکران ناکام ،اهواز ،معتبر ،1384

8-       مقاله نگاهی به اصلاحات ،گودرزی ،غلامرضا ،مجله ی امید آزادی ،شماره 6 بهمن 1382

10- اینترنت                                                                      1-www.doran .ir

(مجله الکتریکی دوران شماران 10 دی 1385

2- www .iran-newspaper . com 

.com  www.hukharmagazine 3-

 

11-گروه مؤلفان ،بررسی مسائل اجتماعی ایران ،تهران ،دانشگاه پیام نور ،1383

12- جهانگیر ،منصور ،قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ،مصوب 1358 ،تهران ،نشر دوران

13- حکمی ،نسرین ،توسعه و نوسازی در ژاپن ،نامه علوم اجتماعی دوره ی جدید ،جلد دوم ،شماره 1 ؛تابستان

14- مرتون ،اسکات ،تاریخ و فرهنگ ژاپن ،ترجمه ی مسعود رجب نیا ،تهران، نشرپیام 1369-1364

15- کاتوزیان ، محمد علی ، اقتصاد سیاسی ایران ، تهران ،امیرکبیر، 1366

16- سحابی ، عزت اله ، ناگفته های انقلاب و مباحث بنیادی ملی ، انتشارات گام نو ، 1383.



1 مطیع ، ناهید ، مقایسه نقش نخبگان در روند نوسازی ایران و ژاپن  ، ص 27 .

1 آدمیت ، فریدون ، ایدئولوژی نهضت مشروطه ، 1355 ، ص 253.

2 مدرس ، مرتضی ، اندیشه های سید جمال الدین اسد آبادی ، 1356 ، ص 36 37 .

3 رواندی ،همان ،ص 574

1 مطیع،ناهید ،نقش نخبگان در روند نوسازی  ایران و ژاپن،ص 54

1 مطیع،ناهید ،مقایسه نقش نخبگان در روند نوسازی ایران و ژاپن ،ص 56

2 کاتوزیان ،محمد علی،اقتصاد سیاسی ایران ،ص26 ،35 ،123

1 مطیع،ناهید ؛مقایسه نقش نخبگان در روند نوسازی ایران و ژاپن ،ص77

1 آدمیت ،فریدون ،اندیشه ترقی و حکومت قانون ،1356 ،ص63

1 گودرزی،غلامرضا ،تجدد ناتمام  روشنفکران ناکام ،ص10 و11

1 - محبوبی اردکانی ،حسین ،تاریخ مؤسسات تمدنی جدید در ایران  ،ص351 تا 352

1 مطیع،ناهید ، مقایسه نقش نخبگان در روند نوسازی ایران و ژاپن ، ص 119

1  مطیع ، ناهید، مقایسه نقش نخبگان در روند نو سازی ایران و ژاپن ص 142

1 حکمی ، نسرین ، توسعه و نوسازی در ژاپن ، ص 137.

1 - مرتون ، اسکات ، تاریخ و فرهنگ ژاپن ، ص 131 تا 137.

-Hiashi Rasan1

[1] -سبحانی عزت الله ناگفته های انقلاب و مباحث بنیادی ملی ص 21 و 23

[2] - Version اصطلاحی که برای هر نسخه از نرم افزار به کار برده می شود .

 

4 این کلمه را اولین بار جناب استاد گودرزی در کلاس درس گفتند که به واقع همین طور می باشد.

1 گودرزی- غلامرضا ،مقاله نگاهی به اصطلاحات ،مجله ی امید آزادی

1 گروه مؤلفان،بررسی مسائل اجتماعی ایران ،ص 35

1 جهانگیر ،منصور ،قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ،ص46 و47

نظرات 1 + ارسال نظر
hossein جمعه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 03:57 ب.ظ http://www.tasvir20.blogfa.com

مرسی.دستت درد نکنه .به خدا خیلی دنبال این مطلب میگشتم واقعا ممنون
بازم مرسی

خواهش می کنم.بازم به ما سربزن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد